۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

چرا نتایج معماری سازمانی عملی نمی شوند؟

خوب عملی نشدن معماری سازمانی از اون ریسکهای شناخته شده و معروف معماری سازمانی هست. آقای اس پی واک هم در کتابش به موضوع تبدیل محصولات معماری سازمانی به کتابچه و قرار گرفتن در قفسه های سازمان اشاره کرده. در کشور خودمون هم از این موارد بسیار وجود داره. راستش نمیشه یک طرف رو مقصر دونست. به نظر من اگر این ریسک محقق بشه عوامل مختلفی مطرحه. از آماده نبودن سازمان برای معماری سازمانی می تونه دخالت داشته باشه تا خوب تدوین نشدن محصولات معماری و نقص کار مشاور. من سعی میکنم توی این پست کمی به این موضوع بپردازم. امیدوارم دوستان با تجربه تر کمک کنند تا بحث بیشتر باز بشه. من فکر می کنم یک آفتی که همه پروژه ها و مباحث بلندمدت از جمله معماری سازمانی رو در کشور تحت الشعاع قرار داده دولتی بودن اقتصاد ما و کوتاه بودن عمر مدیریت در دولتها است. به عبارت دیگر چون همه امور یه جوری با دخالت مستقیم دولت انجام میشه و تغییرات در مدیریت دولتی یک تابع سیاسیه بنابراین مدیران خیلی فرصت انجام کارهای بلند مدت رو ندارن و فقط به اقداماتی می پردازند که در دوره کوتاه مدیریتشون بتونه لیاقتشون رو نشون بده. موضوع معماری سازمانی از اون مباحثیه که عواید . اصلیش در بلند مدت عاید سازمان می شه و در واقع وقتی ارزش افزوده داره که نتایج اون در سازمان نهادینه بشه. به هر حال این موضوع به عنوان ریسک در همه برنامه های معماری سازمانی وجود داره. یکی از راه های مدیریت این ریسک اینه که برنامه معماری رو طوری مدیریت کرد که در دوره های کوتاه مدت نتایج جالب توجه برای مدیران هم داشته باشه. یا میشه روی فرهنگ سازی در لایه های مختلف سازمانی کار کرد که اگر مدیریت هم تغییر کرد اون برنامه ها توسط بدنه سازمان دنبال بشند. یک مدیر باهوشی به من گفت اگر بتونی یکی از 3 مساله مهمی رو که روی میز یک مدیر قرار داره ، با معماری حل کنی اون مدیر حتما از این برنامه حمایت می کنه. به نظرم برای مدیریت این ریسک اقدامات دوطرفه در سمت مشاور و کارفرما باید انجام بشه. در تاپیکهای بعدی سعی می کنم به دلایل دیگه اجرا نشدن نتایج معماری سازمانی مثل وجود اشکال در محصولات معماری سازمانی، عدم بروزرسانی محصولات، نپرداختن به موضوعات و پیشنیازهای انسانی و ... بپردازم. لطفا در هر مورد مشارکت کنید.

۳ نظر:

علي چنگيزي گفت...

سلام
در مورد رضايت مديران براي انتخاب معماري سازماني نكته اي كه حائز اهميت هست اعتبار پروژه معماري مي باشد. بعنوان نمونه وقتي گفته مي شود ايزو خب يك كاري هست كه منجر به گواهينامه ميشود در موضوعات ديگر هم به نحوي همينگونه هست اما در خصوص معماري سازماني توجيهي براي اين امر وجود ندارد. موضوع ديگر بحث كاهش هزينه ها مي‌باشد كه اثبات كاهش هزينه ها خود داستان هايي دارد كه خود شما هم در پست قبل به آن اشاراتي داشتيد. موضوع بعدي تلفيق 2 موضوع بهبود فرآيندها و معماري اطلاعات در پروژه‌هاي معماري سازماني مي‌باشد كه در ابنداي امر باعث ميشود كارفرما بنوعي با موضوع برخوردي تدافعي داشته باشد به نحوي كه واحد IT سازمان اعتقاد دارد كه بهبود فرآيندهاي ربطي به حوزه آن ندارد و واحد بهبود مي گويد موضوعات نرم‌افزار مورد بحث اون نمي باشد.

علي چنگيزي گفت...

بعد از توجيح و و توافق بر موضوع معماري كه بقول آقاي اسپيواك يكي از مهمترين موضوعات كه ريسك پروژه هاي معماري را كاهش مي‌دهد حمايت مديريت ارشد سازمان است، مشكلات و موضوعات بعدي مشاهده مي‌شود.
موضوع ديگر سطح و بزرگي سازمان مي‌باشد كه در توجيه موضوع تاثير گذار است
خلاصه داستان مفصله بقيه اش باشه واسه پست بعدي
خوش باشي
سلام برسون

Unknown گفت...

«یکی از راه های مدیریت این ریسک اینه که برنامه معماری رو طوری مدیریت کرد که در دوره های کوتاه مدت نتایج جالب توجه برای مدیران هم داشته باشه.»

این همون معماری سازمانی چابک (Agile) نیست؟