۱۳۸۶ دی ۲۰, پنجشنبه

مشكلات موجود براي موفقيت معماري سازماني

ضمن تشكر از نظرات ارزشمند دوستان، تصميم گرفتم يه بحث جديد با عنوان بالا باز كنم. واقعا چه چالشهايي براي موفقيت يك پروژه يا بهتر بگيم فرآيند معماري سازماني وجود داره؟ از ديدگاه من يك پروژه معماري سازماني وقتي موفقه كه اولا خروجي ها و نتايجش به اندازه كافي درست و ارزشمند باشند و دوما اين خروجيها اجرا بشند. با اين تفكر ميشه مشكلات رو به دودسته تقسيم كرد
اول- مشكلات موجود براي رسيدن به محصولات به اندازه كافي خوب
دوم- مشكلات موجود براي اجراي نتايج معماري
كه هر دو شون به يك اندازه ميتونن خطرناك ومشكل آفرين باشند. با اين نگاه سعي ميكنم در هر دو حوزه نظراتي رو مطرح كنم. از دوستان خواهش ميكنم در اين بحث شركت كنند و كمك كنند به نتايج بهتر برسيم.

۳ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...

فعلاً فقط متونم بگم که شاید بهت باشه بین پروژه معماری سازمانی و فرآیند معماری سازمانی تفاوت قائل بشیم یعنی یه زمانی هست که ما یه پروژه رو میخوام در حدود شش ماهه انجام بدیم و این از دیدگاه شرکت مجری یه سری معیارهای موفقیت داره یه وقتی هم هست که سازمان میخواد فرآیند معماری سازمانی رو نگهداشت و مدیریت کنه که از دیدگاه خودش ه موفقیتش نگاه میکنه.

نمیدونم منظورم رو خوب توضیح دادم یا نه؟ فکر کنم اون دو دسته که گفتی تقریباً به این دو دیگاه منطبق هستند

Unknown گفت...

فکر می کنم قبل از هر چیز باید دید معماری درد سازمان هست یا نه. الان اکثر پروژه های معماری که در ایران مطرح و اجرا می شوند واقعا دردی از سازمانها دوا نمی کنند. یعنی نیازهای سازمان ها گاها چیزهایی خیلی ساده تر و پیش پا افتاده تر از اینهاست. همون مسائل بلوغ و این حرفا. به همین دلیل می بینیم که شرکتهایی که تو ایران در این زمینه فعال هستند (شرکتهای اجرا کننده پروژه های معماری)حتی با اجرای یک پروژه بد ، باز هم به اندازه کافی خوب هستند! چراکه سازمانهای کارفرما تفاوتی بین معماری خوب و بد قائل نیستند الیته حق دارند چون به معماری قائل نیستند!!

علی فتح‌اللهی گفت...

البته من با این حرف آقای امیر موافق نیستم به این دلیل که داره به معماری به عنوان یک راه حل نگاه میکنه در واقع قرار نیست درد سازمان معماری باشه بلکه معماری باید ببینه درد سازمان چیه اما اینکه همه یه معماری و مجریانش یه جور نگاه میکنن حرف درستیه